حاشیه‌ها، روزنامه‌های زرد، شعارهای بی‌ در و پیکر همه دست به دست هم داده‌اند تا این باور ایجاد شود که حضور در فضای مجازی هم می‌تواند مانند دنیای واقعی برای تعدادی افراد تماشاچی‌نما و اوباش، بدون هیچ مسئولیتی روی دهد، البته واقعیت فضای غیر مجازی و تن دادن به فحاشی و هتک حرمت افراد در زیر سایه ورزش، امری نیست که جدا از واقعیت مجازی آن باشد.

فیس بوک مسی از این رو، براساس یک شناخت غلط از فضای مجازی، همان‌طور که جو غیراخلاقی حاکم بر ورزشگاه‌ها را جو یک بخش از جامعه  به شمار می‌آورند، اتفاقات روی‌ داده در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را هم از این جنس قرار می‌دهند.
حضور کاربران ایرانی در شبکه‌ اجتماعی فیس‌بوک و استفاده از این فضا برای برقراری ارتباط و تعامل با سایر ایرانی‌ها و حتی با دنیای خارج از ایران، چند‌سال است که به طرق مختلف و با استفاده از فیلترشکن‌های گوناگون روی می‌دهد و با وجود تاکید مسئولان قوه قضائیه بر عدم حضور ایرانیان در این شبکه، حدود چند‌میلیون ایرانی در این شبکه‌ها با هویت‌های واقعی و غیرواقعی حضور پیدا کرده‌اند. حضوری که در رویدادهای دنیای واقعی، اثرش حس شده و قدرت خود را نشان داده است.  با این اوصاف، بودن ایرانی‌ها در فیس‌بوک به یک امر پذیرفته‌تبدیل شده است و اثرات این حضور نیز، به یک باور عمومی. چنان‌که توهینی به «لیونل مسی» و مجری برنامه مرتبط با جام‌جهانی فوتبال در فیس‌بوک رخ داد که در ظاهر امر، به ایرانی‌ها نسبت داده شد زیرا از همگروهی تیم فوتبال ایران و آرژانتین برآشفته بودند و از سوی دیگر از نمایش محدود برگزاری مراسم قرعه‌کشی به‌دلیل نامناسب بودن پوشش مجری زن در صداوسیما و برنامه «نود»، سخت خشمگین شده و در صفحه فوتبالیست آرژانتینی و مجری برزیلی به فحاشی پرداختند که خود این فحاشی‌ها، بازتاب جهانی پیدا کرد و در نهایت، فرهنگ جامعه و ملت ایران را نشانه رفت و منجر به آزردگی میلیون‌ها نفر ایرانی از این آبروریزی شد.
بله در ظاهر امر، اشخاصی با نام ایرانی و با نوشتن دیدگاه اهانت‌آمیز خود به زبان فارسی، باعث شدند که صفحه‌های دیگری توسط ایرانی‌ها در فیس‌بوک با عنوان «مسی ساری»، شرمندگی خود را از توهین‌ها و حمله به صفحات فیس‌بوک اعلام کنند.  البته قصد این مقال، بررسی برخورد جامعه جهانی با این هتاکی‌ها نیست، بلکه نیت پرداختن به این مساله است که آیا هرکسی که در فضای مجازی با نام و محتوای فارسی پستی درج کند  یا دیدگاهی را مطرح کند، بدون شک ایرانی است؟ آیا راه حلی برای جلوگیری از روی‌دادن این پیشامدها وجود دارد؟ نسبت فضای مجازی با دنیای واقعی چیست؟ واقعیت فضای مجازی برای کشورهایی که توانسته‌اند مقررات‌گذاری مناسبی برای شبکه‌های اجتماعی داشته باشند به چه صورتی است و کاربران براساس چه هویتی در این دنیا ظاهر می‌شوند؟
با جهانی شدن اینترنت و استفاده فراوان از فناوری اطلاعات، بهره‌مندی از صورت‌های مختلف ارتباطات الکترونیکی ازجمله پست الکترونیکی و کنفرانس مجازی در کسب‌وکار و خدمات دولتی برای شهروندان، داشتن یک هویت مبتنی بر اینترنت، امری قابل هضم و کاملا جدی برای کشورهایی بود که شبکه جهانی اینترنت را به مثابه یک شتاب‌دهنده در ارایه اطلاعات و خدمات می‌دانستند. از این رو با ظهور شبکه‌های اجتماعی نیز، شهروندان برای داشتن یک ارتباط تعاملی با سایر شهروندان و سازمان‌‌های دولتی از هویت واقعی خویش برای ارتباط استفاده کرده‌اند که به نسبت رشد فناوری، تدوین مقررات برای جلوگیری از وقوع مخاطرات احتمالی این شبکه‌ها انجام شده است، اما موضوع اصلی این مطلب است که شهروندان مجبور نیستند برای حضور در شبکه‌های اجتماعی از هویت‌های جعلی استفاده کنند و به دنبال آن رفتارهای شبکه‌ای نامناسب داشته باشند. از این رو یکی از دلایل ظهور ناهنجاری در فضای مجازی، استفاده از هویت‌های غیرواقعی است که اشخاص را زیر نقاب هویت‌های نامعلومی برای انجام رفتارهای ناشایست و غیرمسئولانه پنهان می‌کند. چنان‌که بودن در فضای مجازی با یک هویت منطبق بر دنیای واقعی، فرصتی است که نظارت اتوماتیک و خود کنترل را ایجاد می‌کند.  فعالیت در فضای مجازی در شرایطی که اعضای خانواده، فامیل، دوستان و آشنایان، حضور افراد را به‌گونه‌های مختلف درج پست، درج دیدگاه و به اشتراک‌گذاری می‌بینند، بسیار سخت‌تر از فضای واقعی است که فعالیت‌ها و کارهای اعضای یک جامعه دور از دسترس دیگران انجام می‌شود. لذا بدون شک، فضای مجازی، واقعیتی قابل لمس‌تر از فضای حقیقی دارد.
بنابراین در جمع‌بندی که از این یادداشت می‌توان داشت، تلاش برای غیرمعتبرکردن هویت‌های جعلی در فیس‌بوک ایرانی‌ها و تلاش برای حضور واقعی افرادی که تمایل به استفاده از ظرفیت‌های شبکه‌اجتماعی دارند می‌تواند ازجمله اقدامات مناسب برای جلوگیری از پیشامدهای آزاردهنده باشد.  فضایی که همانند فضای واقعی، تحت کنترل خود جامعه بوده و در صورت بروز رفتارهای نامقبول، عواقب اجتماعی و عرفی را به دنبال داشته باشد. به این منظور، همان‌طور که در نوشته‌های پیشین اشاره داشته‌ایم، تکیه بر فرهنگسازی و تقویت سواد رسانه‌ای کاربران فناوری و رسانه‌ای در ایران، به مراتب تاثیر بیشتری نسبت به کنترل و پیشگیری‌های مبتنی بر رفتارهای غیرفرهنگی دارد.
البته حضور خانواده‌ها نیز در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند آسیب‌های کمتری را مخصوصا برای جوانان در پی داشته باشد.  زیرا در فضای واقعی هم ما شاهد نظارت خانواده هستیم اما در فضای مجازی خیر!

پ.ن:این مطلب در صفحه رسانه‌های اجتماعی امروز روزنامه شهروند منتشر شده است.