به مناسبت ۳۰ ژوئن برابر ۹ تیر روز رسانههای اجتماعی؛ رسانههای جدید به چالش تازهای برای صاحبان قدرت تبدیل شده است. چالشی که نه تنها دولتمردان ایرانی بلکه اکثر کشورهای درحال توسعه یا پیشرفته را فراگرفته است. زیرا دولتمردان همیشه و در کشورهای گوناگون به دنبال کنترل قدرت، مردم و رسانهها بودهاند. کنترلی که امروز به نظر میرسد در رسانههای جدید قابل تحقق نیست یا اگر هست برای شرکتهای مالک آن رسانه و غربیها امکان پذیر است. البته نباید فراموش کرد با اسنادی که ادوارد اسنودن از سال ۲۰۱۳ به بعد منتشر کرد، نشان داد ۵ کشور موسوم به چشم (استرالیا، کانادا، نیوزیلند، انگلستان و امریکا) تمامی اطلاعات منبطق بر رسانههای جدید مانند فیسبوک، توییتر، گوگل و غیره را جمعآوری، نگهداری و تجزیه و تحلیل میکنند و به عبارتی بدینگونه از سایر کشورها و مردم خودشان جاسوسی میکنند، لذا مفهومی به عنوان حریم خصوصی دیگر معنا ندارد! اکثر دولتها و کشورهای دنیا با عنوان «امنیت ملی» حریم خصوصی را دور میزنند. بخصوص از حادثه ۱۱ سپتامبر به بعد غرب و آمریکا بخصوص کمتر اهمیتی به حریم خصوصی شهروندان خود و سایر کشورها میکنند و شنود امر طبیعی تلقی میشود.
در رویکرد حاکمیتی آن به عنوان مثال دولت کنونی کشور به نظر میرسد به نسبت دولتهای گذشته و سایر قوا هوشمندانه تر عمل میکند، در موضوع فیلترینگ شعار و پروژه «فیلترینگ هوشمند» را علم کرده است، موضوعی که خودشان هم میدانند که قابل اجرا نیست و از اول دولت تا امسال که پایان دولت است محقق نشده است. این رویکرد در مواجهه با تلگرام و سایر پیامرسانها نیز صدق دارد. داستان جدید، ثبت کانالهای بالای ۵ هزار عضو در تلگرام است، سوال این است که کانالهایی که ثبت نام نکنند چه میشوند؟ فیلتر میشوند؟ خوب میدانیم که باتوجه به اینکه اکثر غریب به اتفاق پیام رسانها مانند تلگرام از پروتکل امنیتی HTTPS برای افزایش امنیتشان استفاده میکنند، قابلیت فیلترینگ کانالها یا افراد موجود نیست. لذا دو راه حل وجود دارد یک اینکه با تلگرام مکاتبه شود و تلگرام کانالها را حذف کند که مشخصا بنظر میرسد تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است و مدیرعامل تلگرام چندین بار موضوع مذاکره با دولت ایران را رد کرده است و راه حل بعدی فیلترینگ کل تلگرام است که بنظر میرسد حداقل دولت باتوجه به پیشرو بودن انتخابات از ان استقبال نخواهد کرد و رای منفی در کمیته تعیین مصادیق خواهد داد. زیرا سبد رای دولت برای انتخابات در کاربران تلگرام است! اما شیوه ثبت کانالهای بالای ۵ هزار عضو تلگرام بنظر میرسد «آدرس اشتباهی» برای آرام کردن قوه قضایه و دلواپسان است و مثل اینکه فعلا هم جواب داده است.
با این وجود، چندین استراتژی در مواجهه با رسانههای جدید میتوان اتخاذ کرد:
- تدوین سیاست رسانههای جدید: اکثر کشورهای در حال توسعه برای مواجهه با رسانههای جدید سیاست مشخص تدوین کرده اند و کارکنان خود را ملزم به رعایت این سیاست در قالب دستور العمل کرده اند. البته این به معنای نسخه پیچیدن برای مردم نیست.
- مذاکره با شرکتهای مادر رسانههای جدید: مذاکره جهت قوانین کلی بخصوص در موضوعات امنیت ملی یکی از راهکارهای اساسی است که دولتهای گوناگون در پیش میگیرند و این شرکتها حداقل در شعار در این مواقع همکاریهای لازم را میکنند. البته با حفظ حریم خصوصی کاربران! شیوه مواجهه با رسانههای جدید فعلا گویا مکاتبه از طریق بخشهای حقوقی گوناگونی است که خود این شرکتها ایجاد کردهاند. بهترین راهحل هم برای دولتها بخصوص ایران مانند سایر کشورها این شیوه است.
- توسعه رسانههای اجتماعی داخلی: رویکرد چین و روسیه نشان داده است که یکی از راهکارهای اساسی مواجهه حمایت و توسعه رسانههای اجتماعی داخلی است. البته به معنای این نیست که دولت خود رسانه اجتماعی ایجاد کند بلکه شرایط لازم برای فعالیت حرفهای شرکتهای داخلی ایجاد کند. کشورهایی مثل چین و روسیه با رسانههای جدید مثل واتساپ و غیره بسیار جدیتر از ایران برخورد میکنند. به عنوان مثال چین با مکاتبه واتساپ را مجبور کرد که نسخه چینی برای کاربران آن کشور ارائه کند و همزمان نیز اپلیکیشن ویچت توسط شرکت شبهه دولتی تنسنت را حمایت و گسترش داد.
- تولید محتوا: بهترین استراتژی مواجهه با رسانههای جدید، تولید محتواست. محتوایی که بتواند کاربر را هدایت کند. دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه کنترل در رسانههای جدید معنا ندارد و هدایت است که جای خود را به آن داده است. اما فراموش نکنیم، تعریف محتوا در رسانههای جدید با محتوا در رسانههای رسمی و جمعی کاملا متفاوت است. شکل و جنس محتوا تغییر کرده است. تغییری که حتی رسانههای ما کمتر به آن سمت رفتهاند. به عبارت سادهتر، در رسانههای جدید، کاربران از طریق محتواست که درگیر میشوند. شاید بسیاری از این محتواها از رسانههای جریان اصلی وارد این فضا شود اما میزان اثرگذاری آن در همین رسانه بازتاب پیدا میکند. در حادثه فوت ناگوار آیتالله هاشمی شاهد شایعات لحظهای مانند تعطیلی سه روز کشور، محل دفن آیتالله و غیره در تلگرام بودیم که تنها محتوای رسمی، صحیح و لحظهای میتواند با این نوع محتوا مقابله کند.
اما فراموش نکنیم، زمانی که شما به اینترنت با هر وسیله یا ابزاری متصل میشوید، قابلیت کنترل و شنود نیز وجود دارد. حال توسط کشور خودتان یا کشورهای غربی! ادوارد اسنودن در اولین دیدارش با گلن گرینوالد خبرنگار و مستندساز در هنگ کنگ به درستی میگوید، «در اصل اینترنت به من اجازه داد آزادی را تجربه کنم و به عنوان یک انسان ظرفیت کامل خود را بیابم. اینترنت برای بسیاری از ما، ابزاری است برای واقعیت بخشیدن به خود. این ابزار به ما امکان میدهد دریابیم که هستیم و میخواهیم باشیم، اما این تنها وقتی ممکن است که در خفا و ناشناس باقی بمانیم و اشتباهاتمان ما را تعقیب نکنند. نگرانم که من از آخرین نسلی باشم که از این آزادی بهرمند شدهاند. من نمیخواهم در جهانی زندگی کنم که در آن حریم شخصی و آزادی نداریم، جهانی که در ان ارزش بیهمتای اینترنت از بین رفته است.»
پ.ن: این یاداشت در شماره فروردین ۹۶ ماهنامه مدیریت ارتباطات منتشر شد.