شترمرغ وقتی یک شکارچی را میبیند، زود و زود سرش را در زیر شن و ماسه فرو میبرد، به گمان اینکه، پناهگاهی را بدستآورده باشد. تصور کنید، یک شترمرغ با هیکل درشت و تنومندش، با قامت ایستاده و پاهایی چون ستونهای استوار، سر در زمین دارد و شکارچی، از این همه بلاهت او، در عجب مانده است.
بله، داستان شترمرغ نیز مانند داستان سازمانها و شرکتهای امروزی است که در مواجه با رسانههایی چون شبکههای اجتماعی، سر در گریبان خویش فرو می برند و چنان رفتار میکنند که آب از آب تکان نخورده است. این مطلب الهام گرفته از پستی است که «دان پِپرز» در صفحهی لینکدین خود به آن پرداخته است. لذا، ما در این نوشته، سعی در مکاشفهای خواهیم بود که سعی میکند تا نشان از اصل ماجرا داشته باشد.
شبکههای اجتماعی، فرصتی برای بیان نظرات و دیدگاههای شخصی یکسری افراد است که به دلایل گوناگون دور هم جمع شدهاند، در واقع امکان به اشتراکگذاری نظرات، آنقدر وسوسه انگیز است که کمتر شخصی در رویارویی با مطالب و پستهای اطرافیانش، میتواند از درج نظرش چشمپوشی کند. برای مثال، وقتی دان پِپرز، پستی راجع به شرکت «استمپ» و نحوهی رفتار آن با یکی از کاربرانش، صحبت میکند، حدود ۱۰۰ نظر پیرامون مطلب گِرد میآید؛ نظراتی که حداقل در ۳۰ درصد آن، همراستا با محتوای مطلب است. بنابراین، قصور شرکت استمپ در بازگرداندن حق اشتراک کاربر، به مسئلهای جدی تبدیل میشود و پای سایر شاکیان را به صفحهی «دان» میکشاند و کار تا آنجا پیش میرود که یکی از مدیران سابق این سایت، نامهای به دان مینویسد و تا حدودی از اقدام شرکت استمپ در حفظ منافعش دفاع میکند.
البته اینکه، استمپ مقصر است یا نه؛ اصلا اهمیتی ندارد، بلکه اهمیت ماجرا این جاست که چرا مدیران فعلی استمپ به شرایط پیشآمده، توجه ویژهای نداشتند و سعی داشتند که با استفاده از استراتژی شترمرغی، هیبت استمپ را نادیده گرفته و سر در ماسههایی ببرند که هیچوقت قابل جبران شدن را نداشته باشد. بیتفاوتی به نظرات کاربران در هزاران سایت و پلتفرم اجتماعی، امری است که شاید برخی از شرکتها و سازمانها انجام میدهند.، اما چند نکته در درک بهتر این شرایط قابل تامل است:
♦ آیا درج پستهای مختلف در سایتها و شبکههای اجتماعی و به دنبال آن، مطرح شدن نظراتی پیرامون آن، میتواند منبع معتبری برای ارزیابی عملکرد شرکتها و سازمانهای مختلف باشد؟ آیا درج نظرات کاربرانی که در خیلی از اوقات، دارای شخصیتهای مجازی بوده و با نامهای ساختگی و هویتهای غیرواقعی، اقدام به زیرسئوال بردن میکنند، میتواند مورد توجه قرار گیرد. در پاسخ باید گفت: که اگرچه برخی از این مطالب و نظرات، دارای خواستگاه معتبری در ارزیابی شرکتها نیستند ولی به هرحال، رسانهای هستند که محیط پیرامون شرکتها و سازمانها را تحت تاثیر قرار میدهد و این وظیفهی روابط عمومیهاست تا با پایش محیط، از فرصتهای حضور در شبکهی اجتماعی بهرهگیرند. چرا که قبل از حضور این رسانهها، وجود شایعه در مورد یک سازمان یا شرکت، امری طبیعی بودهاست و حال به کمک این رسانهها میتوان به راحتی این شایعهها و مرکز اشاعهی آن را تشخیص داد و با اقدام مقتضی، ارتباط عمومی مناسبی را با محیط ایجاد کرد.
♦ آیا سازمانها و شرکتها به جهت نوع فعالیتی که انجام میدهند در قبال این نظرات، باید رفتار متفاوتی داشته باشند؟ بله، این رفتار میتواند تفاوت داشته باشد؛ لذا یک سایت و یا پورتال که از معبر اینترنت برای فعالیت و کسبوکار استفاده میکند بسیار با یک شرکت تولید موادغذایی فرق دارد. اگرچه، حیثیت و ارزش آن، برای هر دو نوع حیاتی است، اما ناکارآمدی یک سایت در دنیای وب و عدمپایش محیط برای این نوع از شرکتها، به منزلهی مدیریت ضعیف و ناکارآمد است؛ مانند این که یک شرکت موادغذایی، نتواند مواد اولیه، بازار و رقبای خود را مورد شناسایی قرار دهد. لذا پایش محیط برای یک شرکت اینترنتی، در برخی از اوقات مانند مواد اولیهای برای ادامهی فعالیت این نوع از کسبوکارهاست.
♦ با این اوصاف، یک شرکت و یا هر نهادی که برای کسب وکار شکل گرفته است، نمیتواند در امرتوسعهی شرکت و بازاریابی و بهویژه حفظ محیط و بازارداری به این شبکهها، بیتوجه باشد. در واقع، اگر به شترمرغ هم، شعوری اعطا میشد تا ارزش ارتباط با شبکههای اجتماعی را درک کند، مطمئنا، راه چارهای برای مقابله با شکارچیانش پیدا کرده بود. بنابراین دیگر این استراتژی سوخته است و عدم توجه به محیط وب و پایش مدوام آن، خبر از ناکارآمدی یک شرکت و یا سازمان در اموری چون بازارشناسی، بازارسازی و بازارداری میدهد.
‘گفتی است، دومین همایش روز رسانههای اجتماعی که ۹ تیرماه جاری در تهران برگزار میشود، درصدد است به این سوالات پاسخ دهد و تکلیف شرکت ها و سازمانها را در مواجهه با رسانههای اجتماعی مشخص کد. برای ثبتنام به سایت همایش مراجعه کید.
نمونه ساده این کار سرچ اسم و برند در توییتر هست، خیلی ها هستن که نظرشون رو در مورد یه سرویس تو توییتر عنوان میکنند، و توییتر میتونه یه محیط خوب برای دریافت بازخوردها باشه!