فیلم زندگی استیو جابز با عنوان «Jobs» چند وقتی است به روی پرده سینما رفته است. فیلمی که صحبتهایی زیادی درباره نحوه ساخت و تولید آن شده است. در این پست میخواهیم نگاهی گذارا به این فیلم داشته باشیم.
فیلمنامه این اثر توسط مت ویتلی (Matt Whiteley) نوشته شده و جاشووا مایکل استرن (Joshua Michael Stern) کارگردانی آن را برعهده دارد. البته فیلمنامهنویسی این فیلم قبل از درگذشت استیو جابز آغاز شده است! و روایتی از کتاب زندگینامه استیو جابز نوشته والتر ایزاکسون نیست و ای کاش بود. فیلم جابز با کتاب زندگینامه او بسیار فرق دارد.
از بازیگران این فیلم میتوان به اشتون کوچر (در نقش استیو جابز) و جاش گاد (در نقش استیو وزنیاک) اشاره کرد.
بازی کوچر در نقش جابز برخلاف شباهت ظاهریشان در سطح پایینی بود و انتظارات بیننده را برآورده نمیکرد. مخصوصا اگر بیننده کلیپی از سخنرانیهای استیو جابز را دیده باشد و قرار باشد این دو را قیاس کند. حتی در سطح غیر قیاس نیز از منظر یک بازیگر حرفهای نیز در سطح پایینی بازی کرد!
شروع فیلم با مراسم معرفی آیپاد در سال ۲۰۰۱ بود که کوچر در نقش جابز به روی سن رفت و این دیالوگ وی را تکرار کرد. «من اقعا از اینکه اینجا هستم هجیان زده است.» و ای کاش این آغاز با استیو اصلی شروع میشد!
چند دیالوگ از فیلم جابز
اولین رئیس جابز که اجتمالا در شرکت اچ پی درباره شخسیت وی گفت: «جابز تو خیلی کارت خوب است. عالی هستی. اما درضمن یک عوضی هم هستی!»
اولین تفکر کارآفرینی در جابز که باعث خروج وی از شرکت زیراکس شد: «من نمیتوانم برای کسی کار کنم. باید استقلال خودم را داشته باشم. اینطوری معنی میدهد.»
اولین دروغ جابز درباره دستمزد اولین کار شخصیشان بود! زیرا پاداشی که جابز از پروژه بازی میگرفت ۱۵ هزار دلار بود در حالی که به وازیاک گفت ۷۰۰ دلار! و این درحالی بود که وازیناک گفت. «ایول، خیلی پول است. اگر هم پولی نبود باز برایت کار می کردم. زیرا این کار را دوست دابم» کار را وازیاک اجام داد اما پول را جابز گرفت. از این ۷۰۰ دلار هم نصف آن را به وازیاک داد. یعنی ۳۵۰ دلار!
جابز درباره لیسا به همکاران خود توضیح می دهد. درباره خرید کامپیوترها میگوید: «میدانید چرا مردم از ما خرید میکنند؟ چون به موقعیت اجتماعی رسیدیم. نه خیلی بیشتر از این … ما غالب اجتماعی شدیم. ما استانداردها را بالا بردیم و اگه بخواهیم بالا هم می مانیم.»
و یکی از آخرین دیالوگهای جابز در این فیلم: «من ترحیح می دهم روی تصورات خودمون قمار بازی کنیم تا اینکه یک محصول معمولی تولید کنیم.»
در نهایت
زمانی دیدن این فیلم برای شما سخت میشود که شما جابز، زندگی و دستاوردهای او را بشناسید. یا حداقل کتاب زندگینامه وی را که ایزاکسون بسیار حرفهای آن را نگاشته است را خوانده باشید. فیلم در کلاس جابز نبود. فیلم نخ تسبیه نداشت. یعنی یک خط سیر را دنبال نمیکرد. تکه تکه بود. نتیجهاش معلوم نبود. «متفاوت بیادیش» جابز در آن نبود.
بعد از دیدن فیلم به راحتی میتوان گفت، این فیلم زندگینامه استیو جابز نیست. بلکه زدگینامه شرکت اپل است! البته نه همه آن بخشی از آن!
تصور کنید اگر جابز زنده بود و این فیلم را میدید چه برخوردی میکرد؟ مطمئا همنجا سکته میکرد و به دیار باقی میشتافت!