دیروز همراه با دوست عزیز پدرام افتخار حضور در جلسه هفتگی آزمایشگاه رسانه های دیجیتال دانشگاه شریف را داشتم. آزمایشگاهی که محیطی تحقیقاتی و پژوهشی برای آزمایش و کار عملی بر روی سیستم ها و ارتباطات چند رسانه ای به خصوص در مسائل مرتبط با شبکه هاست.
این آزمایشگاه در چهار زمینه زیر فعالیت دارد:
به نظرم هدف اصلی این آزمایشگاه تربیت نیروی انسانی متخصص است. اما برای آشنایی بیشتر با این آژمایشگاه می توانید کتابچه راهنمای آن را دانلود کنید.
مشاهدات و تجربه شخصی من از جلسه گروه شبکه پیچیده این آزمایشگاه به شرح ذیل ارایه می شود:
۱- جلسه با حضور دانشجویانی که پایان نامه های مرتبط با حوزه شبکه داشتند یا خواهند داشت، ساعت ۸ صبح آغاز شد. مدیریت این جلسه به عهده آقای مصطفی صالحی دانشجوی دکترای مهندسی کامپیوتر به عنوان مسوول گروه بود. دانشجویان تک تک گزارش کاری هفته گذشته خود را اعلام می کردند. گویا این روال هفتگی این جلسات است. دکتر ربیعی مدیر و بنیان گذار آزمایشگاه نیز به دقت فعالیت های دانشجویان را زیر نظر داشت. قاعدتا خروجی کار با توجه به دانش اشتراکی بسیار فوق العاده از آب در می آید. (البته برای ورود ما به آزمایشگاه مسوول اجرایی آزمایشگاه آقای ذولقدر کمک کرد زیرا درب وردوی براساس ثبت اثر انگشت بود که قاعدتا زمان ورود و خروج افراد را ثبت می کرد)
۲- یکی از دانشجویان پرزنتی درباره شبکه های نشانه دار و نظریه های اجتماعی ارایه کرد. مطلب بسیار جالبی بود. از طریق نظریه توازن فرمول ایجاد و برطبق فرمول چند رسانه اجتماعی را تحلیل شبکه کرده بود و در آخر پرسش و پاسخ درباره روش و نحوه به کارگیری فرمول توسط محققان و دانشجویان انجام شد.
۳- یکی از بزرگترین مشکلات بچه های انسانی ارتباط با نرم افزارهای تخصصی از جمله نرم افزارهای تحلیل شبکه (مانند Pajek, R) و حتی SPSS است. اما آن طرف بچه های مهندسی نیز از جمله مهندسی کامپیوتر با نظریه ها مشکل دارند. کلا همانطور که بچه های انسانی و جامعه شناسی با مسائل فنی غریبه هستند آنها با نظریه! به نظر می رسد، رشته های علوم انسانی از جمله علوم ارتباطات باید آزمایشگاه های تخصصی این چنینی داشته باشند.
۴- فعالیت میان رشته ای بین رشته های مهندسی و علوم انسانی می تواند منجر به تعالی دو رشته (مهندسی کامپیوتر و علوم ارتباطات یا سایر رشته ها) شود. باید بتوان نقاط مشترک را شناسایی و تحقق بخشید. و به قول دکتر ربیعی این روند معمول دنیاست که کارهای بین رشته ای انجام شود. امیدوارم تجربه کار گروهی در ایران نیز روزی عمومی شود و از جزیره ای کارکردن دست بکشیم.
در کل برای من بسیار جالب بود، در جایی که رشته کارشناسی روزنامه نگاری و ۱۲ رشته دیگر علوم انسانی برای بازبینی حذف می شود، اما شریف به صورت تخصصی وارد مسائل رسانه می شود! آزمایشگاه کاربردی می زند و با مسائل روز دنیا سر و کله می زند. یعنی این محال است که در بازبینی رشته های علوم انسانی آزمایشگاه عملی و کاربردی به معنای واقعی ایجاد شود؟!
در مورد لزوم کار بین رشته ای باهات موافقم
و درد اهمیت دادن بیش از حد به رشته های فنی در کنار عدم اهمیت دادن به رشته های انسانی رو هم با تمام وجودم تو این سالها حس کردم
منم در جریان کار پایانه نامه ام قسمت شد با ۴ تا از دانشجوهای ارشد کامپیوتر هم کلام بشم دو تا تو شیراز و دو تا تهران، خیلی نگاهشون فنی و ماشینی هست که نیاز به ترکیب با یه نگاه علوم انسانی بسیار کارهاشون رو می تونه قوت ببخشه ولی خوب متاسفانه حالا راه بسیار است تا این محقق بشه
:-|
یک الزام ناگزیر هست. هرچقدر هم تک نفری کار کنیم بازهم یک نگاه کم دارد. یک جای کار لنگ می زند. امیدوارم زمینه ها فراهم شود.
جواد عزیز پایه باش یه کاری بکنیم تو این زمینه. تو علوم انسانی بی سوادی و عدم کارربردی بودن موج می زنه اون ور تو مهندسی یک جور کله شقی وجود دارد. در حالی که الان باید دید چطور می توان تجربه بهتری را برای مردم ایجاد کرد. این تجربه بهتر هم فقط با ابزار ممکن نمی شود. همین طور با حرف زدن
همینطوره رضا جان. مطمئا من پایه هستم شدید. حتما روی روندها فکر می کنم تا ببینم چه کار میان رشته ای بتوانیم انجام دهیم.
فوق العاده علاقه مندم که از بحث های فنی شبکه بیشتر بدونم
اما متاسفانه مسیرها برای رسیدن به این موضوع چندان روشن نیست.
متاسفانه همینطور هست. فضاهای ذهنی بچه های انسانی و مهندسی کاملا متفاوته. به نظرم رویکردی که در نکته چهار هست خیلی مهمه. اینکه فضاهای بین رشته ای تجربه ها کارگاه ها و پژوهشهای بین رشته ای رشد کنه نه لزوما افراد ! افرادی که هر دو رشته رو مطالعه کردند ممکنه بتونن به صورت تک کارهای خوبی انجام بدن اما تا این تعاملات بین رشته ای سازمان یافته نباشه کار اساسی از پیش نمی بره …(اینو تاکید کردم چون نگاه غالب برعکس اینه)…
مرسی به اراده آقا جواد
مخلصیم آقا
سال ۱۳۸۸ پیشنهاد یک آزمایشگاه علوم انسانی با کمک چندتا دوربین و یکمی وسایل بدرد نخور دیگه که داشت تو انبار علامه خاک میخورد در غالب پروپوزال به رییس دانشکده ارایه دادم. می دونی جوابش بعد از ماه پیگیری چی بود؟؟
آزمایشگاه علوم انسانی به چه دردی میخوری!هرچی براش توضیح دادم آخرش گفت من نمیفهمم نداریم امکاناتشو. گفتم انبارو بدین به ما گفت مگه الکی اون برا کار مهمتری
کارای مهمتر مثل حذف رشته روزنامه نگاری و روابط عمومی! کارای مهمتر مثل اخراج… ای بابا آدم چی می تونه بگه خب!