فرد با ارتباط با دیگران زندگی می کند. این همان ارتباطات انسانی است که هر روز مراوده می شود. شکل ارتباطات متنوع و متکثر شده است. اما برخی با وجود ارتباطات و تعاملات گوناگون بازهم در فرایند ارتباط تنها هستند!
البته ارتباط با خود نیز در ذهن نبز متصور می شوند اما والای آن ارتباط با ایمان خود است.
تنهایی امروز اشکال متنوعی دارد. برخی در اینترنت به دنبال پر کردن تهایی! بعضی با حیوانات خانگی! بعضی با رسانه! و یا حتی بعضی با بلاگشان! دامنه گستره و فراوانی افزون است.
اشتباه نکنید تنهایی به مجرد یا متاهل بودن نیست. تنهایی بیشتر احساس تنهایی است که خانواده بیشتر اوقات نیمه خالی آن را پر می کند. اما نیمه دیگر چه می شود؟ این نیمه پنهان علاقه مندی هایمان است. باید آنها را بشناسیم. لیست کنیم و با دیگران مرور کنیم. جدال درباره آن با دوستان لذت بخش است. واقعا می دانیم علایق دوستانمان چیست؟ برنامه ای برای آنها داریم؟ آنها برای ما چطور؟
تنهایی و احساس آن یک معادله چند مجهولی است که به تنهایی حل نمی شود. این مشارکت دوستان و سایرین است که ما را از سیلاب تنهایی نجات می دهد. پس با آنها در این باره صحیت کنیم و آنها را در این معادله شریک کنیم.
ممکن است، بهترین مکان برای این کار نیز رسانه های اجتماعی هستند. شاید بگویند این رسانه ها بیشتر فرد را تنها می کند اما شاید بتوان برای احساس تنهایی در آنجا درمان پیدا کرد. البته به معنای غرق شدند در این رسانه ها نیست. بلکه می شود تمرین کرد.
تنهایی بخش بزرگی در زندگی فردی هرشخص است. گاهی اوقات تعامل درست هر فرد با تنهایی نتیجه مطلوبی در ارتباط با دیگران دارد. شاید نگاه ابزاری انسانها به یکدیگر در ارتباطاتشان ثمره استفاده نادرست آنها از اوقات تنهایی و تفکر آنهاست.