امروز جلسه دفاع پایان نامه دکترای آقای محمود بابایی با عنوان “فضای سایبر و الگوهای تعامل گفتمانی: نقش سازوکارهای اینترنت در شکل‌گیری الگوهای تعامل گفتمانی فضای سایبر ایران” بودم.

در ادامه دسته بندی اولیه مفاهیم، نظریه ها، روش و نتیجه تحقیق ارایه می شود و در نهایت نقد شخصی من به تحقیق مطرح می شود.

دسته بندی اولیه مفاهیم تحقیق:

فضای سایبر به واسطه اینترنت به علاوه فضای تعاملی و خیالی کاربر است. به عبارتی فضای روانی و خیالی است که ابزارهایی دارد که کاربر(کنشگر) می تواند با آن تعامل دارد.

اینترنت یک ابزار است برای اینکه فضای سایبر شکل بگیرد.

وب یک امکان است برای روی اینترنت است. وب ابزارهایی دارد، وب ۲ ابزارهای تکمیلی آورده است.

فضای سایبر مرکب از ابزارها هستند و جایی که انسان ها تعامل داشته باشند.

ساز و کار(مکانیزم): زمانی که مجموع ابزارهای مورد نظر است در خدمت یک هدف قرار می گیرد به آن می گوییم سازو کار.

گفتمان مفهوم فوکویی گفتمان مورد نظر ماست. ارتباط دادن بیان، سخن، نوشته با فرایندهای اجتماعی است. گفتار را در متن جامعه ای که بیان می شود ارایه شود.

نظریه های که به گفته دکتر دوران حدود ۱۰۰ صفحه ای به خود اختصاص داده است به شرح ذیل است:

نظریه مشارکت دموکراتیک رسانه ها

نظریه حوزه عمومی

نظریه شبکه

–          نظریه جامعه شبکه ای (فناوری اطلاعاتی باعث تغییرات اجتماعی می شود، جامعه از دیالکتیک نوآوری ها و روابط اجتماعی شکل می گیرد. ویژگی ها: ۱- انعطاف پذیری ۲- مقیاس پذیری ۳- قابلیت تداوم حیات)

روش و فرایند اجرای پژوهش:

کمی (پیمایش) – کیفی (تحلیل محتوای وبلاگ های چهار سرویس دهنده فارسی)

چند نتیجه کوتاه این پایان نامه:

–          الگوی ارتباطی کاربران فضای سایبر ایران مبتنی براین است که از ساده ترین ابزار استفاده کند. شاید ناشی از رضایت مندی و ساده بودن باشد. امکان دارد این نوع استفاده از ابزارها مرتبط باشد با زیرساخت های کشور است.

–          الگوهای دسترسی ، بیانی و کنشگری به عنوان برآیند تعامل انسان – رایانه در دو کانون شکل گیری و رواج گفتمان سایبر ایران

–          کاربران ایرانی بیشتر متکی هستند به ایمیل هستند.

–          سطح تعامل در ایران در بالاترین حد خود در انجمن های مباحثه و یا چت های متنی است.

و اما نقدی که به نظرم رسید:

۱- بزرگترین ایراد این تحقیق به نظر من این است که، محتوای تحقیق هیچ ارتباطی با عنوان تحقیق ندارد. زیرا متدولوژی در نظرگرفته شده تنها برای وبلاگ نویسان آن هم به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است و شبکه اجتماعی که یک بخش مهم این تحقیق بوده است، به گفته محقق اصلا متدولوژی برای آن به کار نرفته است. به عبارتی نتایج تحقیق تحلیل متحوای وبلاگ نویسان به کاربران ایرانی تعمیم یافته است! پیشنهاد من برای عنوان این تحقیق می توانست این باشد، ” وبلاگستان فارسی و الگوهای تعامل گفتمانی: نقش سازوکارهای وبلاگ در شکل‌گیری الگوهای تعامل گفتمانی فارسی زبانان”

۲- واژه فضای سایبر به در مفهوم Cyber Space  در این تحقیق بی مورد و بی اساس بود. البته سعی محقق در دسته بندی و ارایه مفاهیم وب و اینترنت نیز خالی از لطف نیست.

۲- متدولوژی شبکه های اجتماعی مجازی هم اکنون روش تحلیل شبکه (SNA) است. چطور می شود قسمت اعظمی از یک پایان نامه به بحث شبکه های اجتماعی اختصاص داده شود اما صحبت و حرفی از روش تحلیل شبکه نشود! به نظرم متدولوزی این پایان نامه کمی دچار اشکال بود.

۳- در بحث نظری نیز گویا ما در این دنیا فقط هابرماس، کاستلز، فوکو و غیره را داریم که همه مباحث نظری تحقیق های مرتبط با فضای آنلاین، شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها و غیره تنها به این نظریه ها اکتفا می کنند.

۴- تعمیم نتایج به کاربران ایرانی به نظرم امری غیرحرفه ای و غیر اخلاقی است. نمی دانم شاید من اشتباه می کنم اما گستردگی عنوان مفهوم و عدم تناسب محتوا با آن چه الزامی دارد که نتیجه نیز باید در این وسط قربانی شود و به مخاطب آدرس اشتباهی داده شود.

۵- الگو نهایی در کار نبود. به قول دکتر انتظاری همش این نظریه پرداز این را گفت آن یکی این را گفت، به نظر می رسید همانطور که در عنوان مشخص شده بود. باید الگو نهایی خارج شود. اما این چین نبود و در کف الگو ماندیم.

۶- به نظرم جای این گونه تحقیقات در کشور خالی است. به ایشان که جسارت کردند و وارد شدند واقعا باید تبریک گفت، هرچند که نقد هایی وارد است ولی به هر حال همینکه وارد شدند و بحث هایی را باز کردند خود جای شکر دارد. امیدوارم قلم به انصاف گرفته باشم.

پ.ن: از این به بعد، هیچکی من رو دعوت به دفاع پایان نامه نمی کنه. :دی اما گذشته از شوخی در این جلسه دوباره افتخار شد علاوه بر اساتید (دکتر خانیکی، دکتر کیا و دکتر انتظاری) دانشگاه علامه، دکتر بهزاد دوران عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران که به عنوان داور این تحقیق بود را ببینم. وی که همکار محقق نیز بود اما به واقع هیچ تعارفی در نقد و داوری نداشت و من این روحیه علمی را می پسندم و واقعا جای تقدیر دارد.