امروز جلسه دفاع پایان نامه دکترای آقای محمود بابایی با عنوان “فضای سایبر و الگوهای تعامل گفتمانی: نقش سازوکارهای اینترنت در شکلگیری الگوهای تعامل گفتمانی فضای سایبر ایران” بودم.
در ادامه دسته بندی اولیه مفاهیم، نظریه ها، روش و نتیجه تحقیق ارایه می شود و در نهایت نقد شخصی من به تحقیق مطرح می شود.
دسته بندی اولیه مفاهیم تحقیق:
فضای سایبر به واسطه اینترنت به علاوه فضای تعاملی و خیالی کاربر است. به عبارتی فضای روانی و خیالی است که ابزارهایی دارد که کاربر(کنشگر) می تواند با آن تعامل دارد.
اینترنت یک ابزار است برای اینکه فضای سایبر شکل بگیرد.
وب یک امکان است برای روی اینترنت است. وب ابزارهایی دارد، وب ۲ ابزارهای تکمیلی آورده است.
فضای سایبر مرکب از ابزارها هستند و جایی که انسان ها تعامل داشته باشند.
ساز و کار(مکانیزم): زمانی که مجموع ابزارهای مورد نظر است در خدمت یک هدف قرار می گیرد به آن می گوییم سازو کار.
گفتمان مفهوم فوکویی گفتمان مورد نظر ماست. ارتباط دادن بیان، سخن، نوشته با فرایندهای اجتماعی است. گفتار را در متن جامعه ای که بیان می شود ارایه شود.
نظریه های که به گفته دکتر دوران حدود ۱۰۰ صفحه ای به خود اختصاص داده است به شرح ذیل است:
– نظریه مشارکت دموکراتیک رسانه ها
– نظریه حوزه عمومی
– نظریه شبکه
– نظریه جامعه شبکه ای (فناوری اطلاعاتی باعث تغییرات اجتماعی می شود، جامعه از دیالکتیک نوآوری ها و روابط اجتماعی شکل می گیرد. ویژگی ها: ۱- انعطاف پذیری ۲- مقیاس پذیری ۳- قابلیت تداوم حیات)
روش و فرایند اجرای پژوهش:
کمی (پیمایش) – کیفی (تحلیل محتوای وبلاگ های چهار سرویس دهنده فارسی)
چند نتیجه کوتاه این پایان نامه:
– الگوی ارتباطی کاربران فضای سایبر ایران مبتنی براین است که از ساده ترین ابزار استفاده کند. شاید ناشی از رضایت مندی و ساده بودن باشد. امکان دارد این نوع استفاده از ابزارها مرتبط باشد با زیرساخت های کشور است.
– الگوهای دسترسی ، بیانی و کنشگری به عنوان برآیند تعامل انسان – رایانه در دو کانون شکل گیری و رواج گفتمان سایبر ایران
– کاربران ایرانی بیشتر متکی هستند به ایمیل هستند.
– سطح تعامل در ایران در بالاترین حد خود در انجمن های مباحثه و یا چت های متنی است.
و اما نقدی که به نظرم رسید:
۱- بزرگترین ایراد این تحقیق به نظر من این است که، محتوای تحقیق هیچ ارتباطی با عنوان تحقیق ندارد. زیرا متدولوژی در نظرگرفته شده تنها برای وبلاگ نویسان آن هم به روش تحلیل محتوا انجام گرفته است و شبکه اجتماعی که یک بخش مهم این تحقیق بوده است، به گفته محقق اصلا متدولوژی برای آن به کار نرفته است. به عبارتی نتایج تحقیق تحلیل متحوای وبلاگ نویسان به کاربران ایرانی تعمیم یافته است! پیشنهاد من برای عنوان این تحقیق می توانست این باشد، ” وبلاگستان فارسی و الگوهای تعامل گفتمانی: نقش سازوکارهای وبلاگ در شکلگیری الگوهای تعامل گفتمانی فارسی زبانان”
۲- واژه فضای سایبر به در مفهوم Cyber Space در این تحقیق بی مورد و بی اساس بود. البته سعی محقق در دسته بندی و ارایه مفاهیم وب و اینترنت نیز خالی از لطف نیست.
۲- متدولوژی شبکه های اجتماعی مجازی هم اکنون روش تحلیل شبکه (SNA) است. چطور می شود قسمت اعظمی از یک پایان نامه به بحث شبکه های اجتماعی اختصاص داده شود اما صحبت و حرفی از روش تحلیل شبکه نشود! به نظرم متدولوزی این پایان نامه کمی دچار اشکال بود.
۳- در بحث نظری نیز گویا ما در این دنیا فقط هابرماس، کاستلز، فوکو و غیره را داریم که همه مباحث نظری تحقیق های مرتبط با فضای آنلاین، شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها و غیره تنها به این نظریه ها اکتفا می کنند.
۴- تعمیم نتایج به کاربران ایرانی به نظرم امری غیرحرفه ای و غیر اخلاقی است. نمی دانم شاید من اشتباه می کنم اما گستردگی عنوان مفهوم و عدم تناسب محتوا با آن چه الزامی دارد که نتیجه نیز باید در این وسط قربانی شود و به مخاطب آدرس اشتباهی داده شود.
۵- الگو نهایی در کار نبود. به قول دکتر انتظاری همش این نظریه پرداز این را گفت آن یکی این را گفت، به نظر می رسید همانطور که در عنوان مشخص شده بود. باید الگو نهایی خارج شود. اما این چین نبود و در کف الگو ماندیم.
۶- به نظرم جای این گونه تحقیقات در کشور خالی است. به ایشان که جسارت کردند و وارد شدند واقعا باید تبریک گفت، هرچند که نقد هایی وارد است ولی به هر حال همینکه وارد شدند و بحث هایی را باز کردند خود جای شکر دارد. امیدوارم قلم به انصاف گرفته باشم.
پ.ن: از این به بعد، هیچکی من رو دعوت به دفاع پایان نامه نمی کنه. :دی اما گذشته از شوخی در این جلسه دوباره افتخار شد علاوه بر اساتید (دکتر خانیکی، دکتر کیا و دکتر انتظاری) دانشگاه علامه، دکتر بهزاد دوران عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران که به عنوان داور این تحقیق بود را ببینم. وی که همکار محقق نیز بود اما به واقع هیچ تعارفی در نقد و داوری نداشت و من این روحیه علمی را می پسندم و واقعا جای تقدیر دارد.
من نه اون آقای دکتر رو می شناسم نه شما رو ولی به عنوان یک ارشد رشته پژوهشگری باید بگم اگر یه کم اطلاعات روش تحقیقت داشتی متوجه می شدی که اصلا هم لازم نیست تا اسم شبکه های اجتماعی مجازی اومد از تحلیل شبکه استفاده کنیم بلکه روش تحقیق باید متناسب با متغییر های تحقیق در نظر گرفته شود. روش تحلیل شبکه هم که شما با آب و تاب اسمش رو آوردی جدید نیست که بگیم هم زمان با شبکه های اجتماعی مجازی ابداع شده بلکه مال دهه ۷۰ در امریکا است و مربوط به بررسی شبکه های انسانی در فضای واقعی است و در چند سال اخیر در محیط وب هم با تغییراتی دنبال می شود. احتمالا بعدا کسی دعوتت نمی کنه چون اطلاعاتت عمیق نیست و گرنه می دونستی که تو دنیا برجسته ترین نظریه پردازان فضای مجازی همون چند تا بیشتر نیستن پس اول مطالعه کن بعد اظهار نظر.
سلام
با تشکر از شما جناب آقای افتاده
توضیح من صرفا از جهت رفع سوء تفاهم است و الا یادآوری کاستی ها همواره به رشد علمی ما کمک می کند و هر گز نباید این نقدها و یادآوریها را تعطیل کرد به هر بهانهءای! هیچ کاری بدون نقص نیست.
۱- دوست گرامی اول از شما ممنونم که بر اینجانب منت گذاردید و در جلسه شرکت کردید
۲- بنداول نقد شما فقط یک سوء تفاهم است! شاید بیان ناقص من باعث چنین برداشتی شده است. دقیقا در بخش پیمایش، جامعه آماری ما شبکه های اجتماعی بودند و کنشگران چهار شبکه اجتماعی مهم فضای سایبری ایران بر اساس ملاک های تعیین شده مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل محتوا، فقط مربوط به وبلاگستان بود. از این رو، با کمال احترام، این توضیح را دادم که جبران بیان ناقص من در جلسه شده باشد و هم اینکه از هر گونه برداشت این چینی جلوگیری شود.
۳- من از روش تحلیل شبکه غافل نبودم. البته بد نیست که به عنوان، اکتفا نکنیم و وقتی از یک روش، سخن به میان میآوریم، با الزامهای آن هم آشنا باشیم. روش تحلیل شبکه بر اساس مدلهای ریاضی شکل گرفته است. این روش در بیین مهندسین کامپیوتر و کسانی که به دنبال استخراج الگوی روابط در شبکه ها هستند یا می خواهند روابط درون شبکه را تصویری یا مجسم(Visualize) کنند بسیار پر طرفدار است و گاهی تنها روش مؤثر است. روش را نمی توان بر یک پژوهش تحمیل کرد. باید دید پاسخ پرسش یا پرسشهای پژوهش، از چه راهی یافت می شود و بهترین راه فرضیههای مطرح شده
کدام روش است؟ بیان این نکته، بدین معنا است که تحلیل شبکه هم یک روش است برای پاسخگویی به پرسشهایی خاص. اینجانب چرا باید از این روش بهره می بردم؟ روششناسی، باید راه علمی رسیدن به پاسخ را روشن کند. روش تحلیل شبکه، دراین پژوهش چه نتیجهای می توانست داشته باشد؟
۳- فرمودهاید: «در بحث نظری نیز گویا ما در این دنیا فقط هابرماس، کاستلز، فوکو و غیره را داریم که همه مباحث نظری تحقیق های مرتبط با فضای آنلاین، شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها و غیره تنها به این نظریه ها اکتفا می کنند».
شاید لازم بود که اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب می کردید که در مباحث حوزه نظری، شما میخواهید براساس نظریههایی که تا کنون درباره موضوع مطرح شده، نظریه خود را بنیان نهید. این نظریهها باید مربوط و از جهت منطقی، قابل دفاع باشد و الا می شود گفت چرا از نظریه اینشتین غفلت کرده اید! در حوزه مورد بحث ما، چهار نظریه مورد بررسی قرار گرفت که در نقد شما ذکر نشده. در حالی که من به روشنی در دفاع، بدانها اشاره کردم. نظریه حوزه عمومی، نظریه شبکه، نظریه مشارکت دمکراتیک رسانهها و نظریه جامعه شبکه ای. ممکن است بتوان نظریههای دیگری را بدین موضوع مرتبط ساخت. این موضوع قابل انکار نیست. اما باید نسبت رابطه را هم مراعات کرد.
بحث فوکو را من در نظریه های مرتبط مطرح نکردهام! بلکه مفهوم فوکویی گفتمان را در ادامه بحث تبیین مفاهیم (مفهومسازی) خودم به عنوان یک مفهوم محوری مورد توجه قرار داده و تشریح کردهام . البته فقط نظریه فوکو نیست بلکه دیدگاههای وان دیک، مک دانل، لاکلا و موف و… هم مورد بحث قرار گرفته است.
۴- این سخن شما واقعا باعث تعجب من شد! یعنی یک منتقد لازم است اطلاعات لازم را کسب کند بعد به نقد بپردازد، میفرمایید: «تعمیم نتایج به کاربران ایرانی به نظرم امری غیرحرفه ای و غیر اخلاقی است. نمی دانم شاید من اشتباه می کنم اما گستردگی عنوان مفهوم و عدم تناسب محتوا با آن چه الزامی دارد که نتیجه نیز باید در این وسط قربانی شود و به مخاطب آدرس اشتباهی داده شود». بله! شما در این مورد کاملا اشتباه میکنید. فکر می کنم خیلی کم با موضوع ارتباط برقرار کردهاید. تعمیم کدام نتایج؟! اصلا در پیمایش، جامعه آماری کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی بودهاند. چرا یکباره با اطلاعات بسیار اندک خود برچسب « امری غیرحرفه ای و غیر اخلاقی» میزنید. اگر پاسخ نمی دادم، واقعا این گفته شما، کافی بود که کل یک پژوهش را تخطئه کند.
میتوانستید از خودم اطلاعات بگیرید و یک نقد کوبنده با اطلاعات موثق بنویسید. چه اشکالی دارد شما عیب کار من را بگویید؟ ولی با اطلاعات کافی. نه شنیدههای ناقص (از زبان الکن بنده). متواضعانه عرض می کنم اینجا را خیلی تند آمدهاید …کمی مروت رفیق!
۵- چرا وقتی که سخن از الگو به میان میآید شما انتظار دارید یک الگویی هم از پژوهش استخراج شود. عزیز من! ما به دنبال این بودیم که ببینیم الگوهای تعامل در فضای سایبر ایران، تا چه حد تحت تأثیر ابزارهای ارتباطی این فضا است. حالا باید چهئ الگویی را ارائه میدادیم. من در نهایت گفته ام وضعیت الگوهای تعامل این چنین است. می فرمایید«الگوی نهایی در کار نبود»! من چه پاسخی به شما بدهم؟ سخن دکتر انتظاری این بود که بر نظریه خودت تکیه کن و نه بر نظریات این و آن، در جلسه پیش دفاع ایشان با کمال محبت هم ستودند و هم راهنمایی کردند. اگر کسی نداند، تصور می کند آقای دکتر انتظاری با پژوهش مشکل اساسی داشته است. بابا! شما که کل کار را «ترور» کردید!!
۶- آری! دکتر دوران از دوستان بسیار عزیز من است. اما شما هم به بی ملاحظه بودن ایشان در نقد کارم اشاره کرده اید. این روحیه ایشان است در چنین موارد دوست و غریبه و آشنا نمی شناسد. به اینجانب هم رحم نکرد. صد البته، در یک مورد، ایرادی را مطرح کردند که صلاح ندانستم پاسخ عمومی بدهم وطفره رفتم شاید شما هم متوجه شدید. پس از جلسه توضیح دادم و با تواضع خاص خود، پذیرفتند که اشکالی وارد نبوده است. تأمین نظرات ایشان پس از دفاع، وقت زیادی را از من گرفت. و ممنون هستم که با طرح اشکالهای متعدد، به کم نقص شدن رساله کمک کردند. هنوز هم کارم را مانند هر رساله دیگری، بدون نقص نمی دانم.
۷- من فقط از اینکه مبنای نقد و داوری خود را اطلاعات ناقص یا کاملا بیارتباط قرار دادهاید از شما دلخور هستم. والا اصل نقد را سنتی نیکو میدانم حتی اگر کلیت یک کار زیر سوال برود. اما این نقد باید چهارچوبها و ضوابط عقلانی داشته باشد.
باز هم از شما ممنونم که قدم رنجه فرمودید. کلیت نوشته شما، کاملا از روی حسن نیت است.
به جا است که بابت دادن اطلاعات ناقص و غیرموثق به مخاطب، از شما گله مند باشم.
خدا نگهدارتان
سربلند باشید
با سلام به آقای دکتر بابایی
اول لازم می دانم که باز هم تبریک بگویم پیشروی شما در امر تحقیق در مورد شبکه های اجتماعی مجازی را و دوم باید ربط خودم به این مطلب و اینکه چرا خواسته ام پاسخ قسمتی از کامنت شما را بدهم متذکر شوم. بنده در پایان نامه کارشناسی ارشد خودم که آقای افتاده در همین سایت اعلانیه دفاع آن را به اشتراک گذاشتند به روش تحلیل شبکه اجتماعی به مطالعه شبکه های اجتماعی مجازی پرداخته ام که دو شبکه ایرانی و فارسی زبان دوره و یو ۲۴ را برای مطالعه بر گزیدم و در اینجا صرفا و فقط در مورد بخشی از متن شما که به تحلیل شبکه اجتماعی مرتبط است پاسخ گفته و به سوال شما که تحلیل شبکه چه مزیتی و حسنی برای کار شما می توانست داشته باشد تا حد توان خودم اشاره می کنم. امید که این قصور را بر من ببخشید.
ابتدا باید اشاره کنم که صحبت شما در مورد تابعیت روش از بحث روش شناسی کاملا درست بوده و من نیز معتقدم که باید روشی متناسب با سوالات پژوهش برگزیده شود اما در مورد اینکه شما فرموده اید تحلیل شبکه روشی است که مهندسین کامپیوتر و کسانی که به دنبال استخراج الگوی روابط و ویژوالایز کردن آن هستند به کار می رود باید اشاره کنم که درست است که بنیان تحلیل شبکه بر اساس گراف تئوری و مدل های ریاضی بنا نهاده شده است اما نباید غفلت کنیم که بنیان گذاران اولیه این روش و به کارگیرندگان اولیه آن مردم شناسان و جامعه شناسان بوده اند که در این زمینه من به کتاب تحول روش تحلیل شبکه اجتماعی ارجاع می دهم که در آنجا تاریخ شکل گیری این روش به طور مفصل شرح داده شده است. و باید اشاره کنم که درست است که تحلیل شبکه در ابتدا به دنبال مصور سازی ارتباطات و ارائه الگوی ریاضی تعاملات در شبکه اجتماعی بوده اما اکنون با پیشرفت ها و تحولات عدیده ای که در این روش و بخش روش شناسی آن به وجود آمده است دیگر نمی توان گفت که صرفا یک روش است که کاربرد آن هم خاصا به مصورسازی ارتباطات محدود می گردد در این زمینه نیز به کتاب واسرمن و فاوست که کتاب جامع تحلیل شبکه اجتماعی است ارجاع می دهم.
در آخر در مورد اینکه پرسیده اید تحلیل شبکه اجتماعی چه سودی برای کار شما می توانست داشته باشد باید بگویم که آنچه بنده از عنوان پایان نامه شما برداشت می کنم به این صورت است که ابتدا باید از میان ساز و کارهای اینترنت بخشی را برای مطالعه تاثیر آنها بر شکل گیری الگوهای تعامل گفتمانی در فضای سایبر ایران انتخاب گردد اما در مورد بخش دوم که الگوهای تعامل گفتمانی است بنده باید اشاره کنم که اگر منظور از الگوهای تعامل چگونگی ارتباطات افراد با یکدیگر در شبکه اجتماعی مجازی بوده باشد که تحلیل شبکه مناسب ترین روش برای مشخص کردن و مصورسازی و فهم چگونگی ارتباطات اجتماعی شکل گرفته در شبکه اجتماعی مجازی می باشد و اما اگر منظور این نبوده است بنده باید سوالی مطرح کنم در مورد اینکه شما فرموده اید در بخش پیمایش جامعه آماری شما کلیه افراد ایرانی حاضر در شبکه های اجتماعی مجازی بوده است شما چگونه به این جامعه آماری دست یافته اید (طریقه دسترسی شما به افراد این جامعه آماری چه بوده است؟) و از سوی دیگر نمونه ای که برای پاسخگویی به پرسشنامه تان از میان این جامعه آماری بر گزیده اید بر اساس چه منطقی انتخاب شده و چگونه به آنها دست یافته اید؟ تحقیقات پیمایشی که بنده مطالعه کرده ام و در ایران بر روی شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است بدین صورت انجام شده اند که فقط محمل و محل پاسخگویی افراد به پرسشنامه را شبکه اجتماعی مجازی قرار داده بوده اند و طریقه دستیابی آنها به افراد پاسخگو دو حالت داشت یا پرسشنامه را در محلی عمومی در شبکه اجتماعی مجازی قرار داده بودند (مثلا صفحه ی اول یک گروه پر طرفدار و دارای اعضای فراوان در شبکه) و یا اینکه آن پرسشنامه را به تمامی افرادی که فرد محقق (یا یکی از آشنایان او) در شبکه اجتماعی مجازی با آنها ارتباط داشت ارسال و خواسته بودند که این پرسشنامه پر شود . در هر دوی این روش ها بنده باید اشاره کنم که نمونه گیری نه تنها مشکل دارد زیرا بسیار محدود می باشد و قابلیت تعمیم به کل جامعه آماری کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی مجازی را نداشته و از طرف دیگر در صورتی که تعداد را نیز زیاد کنیم باز نمی توان گفت که حتی قابل تعمیم به اعضای همان شبکه اجتماعی مجازی نیز باشد چون بنده بر اساس بنیان نظری تحلیل شبکه اجتماعی می توانم بپرسم که ممکن است که فقط افراد منزوی که در شبکه در حواشی قرار گرفته و فقط ارتباطات محدودی دارند مورد بررسی قرار گرفته اند (ممکن است!) ویا اینکه فقط افراد خاصی که با محقق ارتباط داشته اند (جزء لیست دوستان او در شبکه اجتماعی بوده اند) مورد مطالعه قرار گرفته اند.
پاسخی که بنده در جریان تحقیق خودم و مطالعه طولانی مدتم در تحلیل شبکه اجتماعی بدان دست یافته ام این است که بهتر است ابتدا با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی الگوی روابط و تعاملات در شبکه اجتماعی مجازی استخراج و سپس به عنوان سطح دوم تحقیق افرادی را از میان این الگوی خاص انتخاب و با نمونه گیری پرسشنامه را به آن افراد تحویل دهیم که پاسخ دهند. بدین صورت می توان اطمینان داشت افرادی مختلف و دارای ویژگی های ارتباطی متفاوت از کل شبکه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند که قابلیت تعمیم به کل جامعه آماری را نیز خواهد داشت. پس به طور خلاصه روش تحلیل شبکه اجتماعی بدین صورت به ما کمک می کند کانتکست یا زمینه را شناخته و پس از کسب شناخت نسبت به آن نمونه خود جهت انجام پیمایش را از میان آن جامعه برگزینیم که این فقط یکی از کاربردهای بسیار محدود تحلیل شبکه اجتماعی برای پربارتر کردن پیمایش می باشد.
برای هردوی شما دوستان عزیز آرزوی موفقیت دارم و تلاش شما در جهت هر چه بیشتر شناساندن و ترویج تحقیق در مورد شبکه های اجتماعی مجازی را می ستایم و صمیمانه قدردان زحمتاتتان هستم.
اکبری تبار
جناب آقای اکبری تبار
سلام
توضیح شما را درباره کاربرد روش تحلیل شبکه در پایان نامه خودتان، خواندم.
این نکته که شما از روشی برای پژوهش استفاده میکنید که موثر است و نتایج خوبی به بار میآورد، بخواهید کاربرد آنرا در موارد دیگر توصیه بفرمایید، چندان قابل دفاع نیست. اصلا توضیحهای جنابعالی عالی است. ولی ارتباطی با پژوهش مورد اشاره ندارد. یافتن پاسخ، در هر پژوهش ممکن است از راههای زیادی میسر باشد. نکته اول این است که آیا آن روش بهترین است؟ دوم اینکه تجارب موجود از کاربرد آن روش در موارد مشابه چه چشماندازی را پیش روی قرار میدهد؟
تصور میکنم، جنابعالی روش تحلیل شبکه را خیلی پسندیدهاید و این خیلی خوب است که با استفاده به جا، از روش و ابزار مناسب به پاسخهایی رسیدهاید که موجب اعتماد زیاد شما به این روش شده است.
اما دوست گرامی! چطور میشود با استفاده از عنوان یک پژوهش (هر چند خیلی دقیق باشد) میتوانید بطور قاطع بگویی که از آن یا این روش باید استفاده کرد. اتفاقا، در جلسه عمومی یکی از اساتید بزرگوار و آشنا به پدیدههای مرتبط با فناوریهای نوین، استفاده از روش تحلیل شبکه را مطرح کردند. هم بصورت جمعی مذاکره شد و هم به شکل فردی. آنجا هم عرض کردم آن جمله معروف مارمولک! را: راههای رسیدن به…. ( در اینجا :پاسخ) به عدد خلایق است! ما از بین اینها، به دلیلهایی که باید چند نفر استاد آنرا موجه و منطقی تشخیص دهند، گفتهایم از این راه میرویم!
ضمن احترام به دیدگاه جنابعالی، آن روش مربوط به تحقیق دیگری است. داخل پرانتز عرض کنم که: از کیمیایی فیلمساز پرسیدند چرا قیصر /فرمان، وقتی آن تعّدی به همشیرهاش صورت گرفت، به کلانتری نرفت و شکایت نکرد تا مجرم از طریق قانونی مجازات شود، و کلی آدم دیگر هم مثله نشوند! ایشان پاسخ دادند: بله آن هم هست منتها، فیلم دیگری است. در آن فیلم قیصرخان به کلانتری می رود و دست به چاقو نمیشود!
در مورد مشکلات پیمایش، نکته دقیق و به جایی را مطرح کردید که من هم با آن مواجه بودم. پس از طرح آن نزد دوستان و اساتید دیگر، اصرار داشتند که این تجربه را مکتوب کنم. این کار را نکردم. برای مکتوب کردن هنوز جای تجربه کردن بیشتر وجود داشت. کتابهای جدید منتشر شده درباره پژوهش در اینترنت را نگاه کردم. عموماً مشکل نمونهگیری (به ویژه در مواردی که پژوهش، ارتباطی به جامعه خاص کاربران اینترنت ندارد بلکه برای دسترسی آسانتر به افراد از پیمایش الکترونیکی استفاده میشود) بسیار جدی است. راههایی پیشنهاد شده ولی خیلی مؤثر نیستد. تبادل تجربهها در این زمینه بسیار کارساز است. ولی فکر میکنم فعلا باید بیشتر بیاموزیم. این حوزه خیلی جوان است. آزمون و خطا گریز ناپذیر است. متاسفانه افراد زیاد که آشنا با این فضا باشند نداریم. من ممکن است هرگز نظر شما را نپسندم (که در موارد مورد اشاره، نپذیرفتهام)، اما قدر شما را خوب میدانم که در این حوزه به اظهار نظر میپردازید و نگران اشتباه کردن هم نیستید.
جناب آقای اکبری تبار
باز هم این که زمینه ارائه این توضیحها و تبادل نظر را فراهم کردید از شما و دوست گرامی(نادیده) جناب آقای افتاد سپاسگزارم.
جناب آقای افتاده !
ممکن است کسی از نقد کار و دیدگاهش، آشفته شود. من نقد علمی را نعمت میدانم که هدیهای است از جانب انسانهای صدیق. اگر …. من دفاعی داشتم (که خوشبختانه! دیگر ندارم) یا جلسهای باشد که موضوعی مرتبط با حوزه مورد علاقه شما باشد حتما شما را دعوت می کنم. با شمشیر از رو بسته هم بیایید. مگر من یا امثال من و حتی اساتید محترم، معصوم هستیم که نباید کارمان نقد و بررسی شود؟ چرا دیگر کسی شما را به جلسه دفاع دعوت نکند؟! فقط مستند و منصفانه داوری کنید. و چنین هم خواهد بود.
با سلام و احترام و خسته نباشی.
آقای دکتر بابایی خسته نباشید امید دارم همیشه موفق باشید………
دانشجوی ارشد ارتباطات قوچان
با سلام
پاسخهای اینجانب هم در ذیل همان پست در سایت درج شده است
http://socialmedia.ir/?p=438