«محتوا پادشاه است» دیگر کلیشه شده است. جهان محتوایی شده امروز باعث شده است تا تولید محتوا برای کسب و کارها در اینترنت و رسانههای اجتماعی جذاب باشد. زیرا امروز دیگر کاربران اسیر تبلیغات یا بازاریابی نمیشوند، بلکه با محتوای جذاب و مفید درگیر میشوند. بنابراین برای کسبوکارها بسیار اهمیت دارد تا از طریق محتوا مخاطبان خود را شناسایی و آنها را جذب کنند.
اما سوال این است که کسب و کارها چه محتوایی باید تولید کنند؟ آیا باید اخبار حوزه فناوری یا حوزه خود را پوشش یا ترجمه کنند؟ آیا باید محتوای زرد (محتوای عمومی برای جذب مخاطب عام) تولید کنند تا مخاطب بیشتری جذب کنند؟ مرز بین محتوای عمومی و تخصصی چیست؟
آن چیزی که در دنیا رخ داده است این است که مفهومی به عنوان استراتژی محتوا (Content Strategy) شکل گرفته است، مفهومی که به دنبال پاسخ به این سوال است. استراتژی محتوا دو ریکرد اصلی دارد. رویکرد در طراحی یا تجربه کاربری است و رویکرد رسانهای است.
در رویکرد تجربه کاربری، استراتژی محتوا، اشاره به برنامهریزی، توسعه و مدیریت محتوا دارد. استراتژی محتوا عمل برنامهریزی ایجاد، تحویل و نظارت محتوا است. هدف استراتژی محتوا، دستیابی به اهداف کسبوکار با حداکثر تاثیر محتواست.
اما در رویکرد رسانهای، استراتژی محتوا اشاره به تولید و پرومشن محتوا دارد. اینکه محتوا چه چیزی است، در چه پلتفرمی منتشر شود؟ کی انتشار یابد؟ برای چه کسانی تولید میشود؟ محتوا چطور دیده شود و سوالاتی از این دست بحثی است که رویکرد رسانهای استراتژی محتوا اشاره دارد.
به عنوان جمع بندی می توان گفت، کسب و کارها باید استراتژی محتوای خود را تدوین کنند و در پیوست آن برنامه عمل (action plan) استراتژی محتوا را توسعه دهند و سپس براساس این برنامه عمل به تولید محتوا بپردازند.
نیاز به محتوا برای کسب و کار های انلاین الان بیشتر از قبل شده و مهم ترین عاملش هم شناسوندن خوندشون از طریق محتوا به مشتری هست و البته گسترش شبکه های اجتماعی هم تاثیر زیادی داشته .
قطعا کم بودن هزینه در این فضا و در دسترس بودن آن عوامل اصلی در گسترش کسب و کار های اینترنتی است.
اینکه تو این حجم بالای تولید و انتشار محتوا در رسانه های مجازی چطور محتوای تولیدی ما در رسانه ها دیده شوند مربوط به رویگرد اول استراتژی محتواست یا رویکرد دوم؟
مقاله های تخصصی تون کوتاهه. ا