رسانه‌های اجتماعی مملو از دوستان، طرفداران، برندها و داستان‌هایی است که تعلق بسیاری از افراد را امروزه نسبت به سال‌های پیش، با خود به همراه داشته است همان بس که در تعریف این رسانه‌ها آن‌ها را می‌توان واحدی دانست که کلی را در برگرفته است. از همین رو است که دیگر علائم تجاری و برندها، به دنبال حضور بیشتری در دنیای واقعی هستند آنها به طور خلاق به دنبال تعمیق روابط با مشتریان و دریافت بازخورد از حداکثر افرادند و شاید برای همین است که سعی می‌کنند همه ابزارهای ارتباط را  با در هم آمیختن محتوای بصری با فنون خلاقیت، برای سرمایه‌گذاری به کار گیرند.

پس، ارتقای محتوای کارآمد که برآمده از واقعیت باشد به یک ضرورت تبدیل شده است چنان‌که، برندها با درگیر شدن با حوادث اجتماعی، به سمت نهادینه شدن و سرمایه‌گذاری پیش می‌روند و می‌توانند اهداف خود را با تعامل میسر سازند البته از یاد نرود که این مسیر با کمی تفریح و سرگرمی درخور همراه خواهد بود چرا که این فعالیت، نیازمند زمان بسیاری برای گفتن داستان یک برند است.

بنابراین لازم است بخش اول تا ده گام ضروری را که «ادلمن» در سال ۲۰۱۳، برای فعالان این عرصه، مورد نیاز است، تعریف کنیم:

۱)  به گوشی‌های همراه، توجه کنید

تجربه‌ها نشان می‌دهد که ۶۱ درصد از کاربران گوشی‌های هوشمند، از طریق تلفن همراه خود به رسانه‌های اجتماعی دسترسی دارند و نزدیک به یک سوم وقت خویش را با این ابزار در رسانه‌های اجتماعی صرف می‌کنند. در واقع بسیاری از افراد به شبکه اجتماعی فیس‌بوک از طریق این گوشی‌ها دسترسی دارند تا نسبت به رایانه‌های شخصی‌شان. از این رو، ضروری است که یک برند، توسل به گوشی‌های همراه را در قلب فعالیت‌های خود قرار دهد و با سرمایه‌گذاری بر روی این وسیله، تعامل  همراه با وفاداری بسیار را برای خود کسب کند چرا که این گوشی‌ها، در مرکز فعالیت‌های یک برند باید قرار گیرند نه در حواشی آن‌ها.

image16

۲)  از همگرایی رسانه‌ها بهره بگیرید

همگرایی رسانه‌ها با وجود تمام تفاوت‌هایی که میان رسانه‌ها وجود دارد، شکل گرفته‌اند و در این میان، محتوای بزرگی که امکان ویرایش دارد آگهی‌های شماست چراکه بر اساس فروشنده‌های الکترونیکی، پست‌ها و مطالب حمایتی بارها و بارها در سایت‌های خبری، مانند آگهی‌ها عمل می‌کنند. بنابراین با تکیه بر ابزارهایی چون گوشی‌های همراه، می‌توان به درج، پایش و تقویت محتوا پرداخت و در این‌جاست که برندها، امکان تعامل را پیدا می‌‌کنند. از همین روی است که پست‌های حمایتی و توییت‌‌ها، قدرت لازم را برای تقویت محتوای موثر برای برندها را بوجود می‌آورند و در نتیجه تعامل با جامعه را افزایش می‌دهند.

image26

 

۳)  تقویت محتوای منبع

بسیاری از بهترین محتوای بصری و داستان‌های قانع کننده درباره یک شرکت یا برند، از طریق هواداران و طرفدارانی است که آنها را به اشتراک گذاشته‌اند. در واقع محتوای موثر و تعاملی از طریق هواداران برندها ایجاد می‌شوند مانند وبلاگ‌نویس‌ها و ذی نفوذانی که در این تسهیم محتوا دخیل هستند. همچنین، برندها می‌توانند با پایش آن‌لاین مکالمات طرفداران، به محتوای واقعی دسترسی پیدا کنند و داستان برند را تسهیم کنند. برای مثال، می‌توان به VW اشاره داشت که بصورت منظمی، تصاویری را برای شرکت ولکس‌واگن در پین‌ترست، به اشتراک می‌گذارد البته ناگفته نماند که این شرکت با راه‌اندازی سایتی، سعی کرده است  تا داستان‌های طرفداران و هوادارانش را تسهیم کند و بدین ترتیب، منبع قوی و موثری را برای محتواهای حمایتی از برند شرکت ایجاد کند.

image31

۴)  بر روایت داستان تصویری تکیه کنید

هر روز، ۳۰۰ میلیون تصویر در فیس‌بوک درج می‌شود؛ ۵ میلیون تصویر دیگر در اینستاگرام و تصاویر دیگری نیز در سایت‌های بصری چون پین‌ترست و تامبلر، علائق کاربران را با ۲۳ میلیون بازدیدکننده بی‌مانند برمی‌انگیزد که این بازدید تنها به تماشای تصاویر ختم نمی‌شود بلکه بازدیدکننده‌ها، با محتوای تصاویر ارتباط برقرار می‌کنند و تشخیص این مورد نیز ساده است چنان‌که در فیس‌بوک، محتواهای تصویری، ۵ برابر بیشتر از محتواهای غیر بصری، مورد تعامل قرار می‌گیرند. بنابراین، برندها نیز مورد توجه قرار می‌گیرند و با استفاده از امکانات اینستاگرام و فیس‌بوک، داستان‌های طرفداران برندها دیده می‌شود البته، روایت داستان تصویری از طریق گوشی‌های همراه، به خوبی انجام می‌گیرد به صورتی که شرکت‌های مختلف موادغذایی، تولید خودرو وارد این بازی شده و به تسهیم داستان‌سرایی طرفداران در رسانه‌های اجتماعی پرداخته‌اند.

۵)  اتاق خبر، به راه بیاندازید

روزانه در فیس‌بوک، یک بیلیون و در توییتر، ۴۰۰ میلیون، پست و توییت ایجاد می‌شود و این در حالی است که حجم این محتوا در حال رشد است و زمان ما برای مشاهده و استفاده از آن‌ها، تفاوتی نمی‌کند و برای همین هم، افراد برای غلبه بر این  مشکل، از محتواهای بصری استقبال می‌کنند. در نهایت، میل به استفاده از تصویر، منجر شده است تا علائم تجاری دچار انقلاب محتوای خلاق شوند و مجبور شوند تا از جاذبه‌های بصری برای تعامل با مصرف‌کنندگان خود استفاده کنند ولی مسئله مهم این است که فرایند خلاق در زمان واقعی، به صورت تصادفی روی نمی‌دهد و این خلاقیت محتوا، یک هدف و چالشی است که باید برندها برای دست‌یابی به آن از مهارت‌های مدیریتی، تجزیه و تحلیل، خلاقیت و استفاده هم‌زمان از رسانه دست‌یابند و برای همین است که مدیران و افراد روند سنج، به دنبال بهترین فرصت‌ها در مکالمات رسانه‌های اجتماعی هستند. برای مثال، خود «ادلمن» سه برنامه خلاق روند سنجی، مبارزات اتاق خبر و میز روزانه را برای مشتریانش، در نظر گرفته است که این امر منجر می‌شود تا هم‌زمان با سایر فعالیت‌ها، برنامه خلاق تولید محتوای روزانه را نیز بهمراه داشه باشد.

در پست بعدی ۵ گام دیگر موفقیت در رسانه‌های اجتماعی منتشر می‌شود.